آ م ا د ه س ا ز ی
چرا ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه رایج شده؟

چرا ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه رایج شده؟


 

این روزها به نسبت گذشته ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه و بزرگ‌تر از خودشان که حتی فرزندی هم دارند، رایج‌تر شده است. 

برای هدف‌گذاری ازدواج‌های طولانی‌مدت که در فرهنگ ما نقش مهمی دارد، مردها بهتر است بین چهار تا هفت سال بزرگ‌تر از خانم‌ها باشند. زندگی با یک فرد کم‌سن و سال یا پا به سن گذاشته چندان خوشایند نیست. درواقع بهتر است زن مطلقه با مردی بزرگ‌تر از خودش که او هم تجربه جدایی دارد، ازدواج کند.

اگر فرد در خانه‌ای بزرگ شود که مهر و محبت در آن وجود دارد و مادر طبق تعریف نقشش با او برخورد کند، دیگر کودک در جوانی به فکر داشتن مادر دوم نمی‌افتد! البته برعکس این موضوع هم صادق است؛ یعنی مهرورزی بیش از حد مادر که باعث می‌شود جوان‌ها با انتخاب زن‌های بزرگ‌تر و پخته‌تر به دنبال یافتن مادر دوم باشند؛ البته شاید خودشان هم متوجه این مسئله نشوند و این تصمیم ریشه در ناخودآگاه آنها داشته باشد.

مسلما زن‌های مطلقه‌ای که رفتار جذاب‌تری دارند، شانس بیشتری برای انتخاب شدن از جانب پسرهای مجرد دارند. زن‌هایی که به دلیل تجربه زناشویی قبلی می‌دانند چطور باید با مردان معاشرت کنند؛ چیزی که قطعا یک دختر جوان تجربه کمتری در این زمینه دارد. به همین دلیل است که خانم‌ها عموما در ازدواج دوم موفق‌تر هستند. زن مطلقه به دلیل تجربه و پختگی بهتر می‌تواند یک مرد جوان را در زندگی نگه دارد. پسرها هم با کوچک‌ترین اشاره‌ای از یک خانمی که اتفاقا می‌تواند ایفاگر نقش مادر هم باشد، دل‌خوش می‌کنند.

مورد تاثیرگذار بعدی در این انتخاب‌ها توجه به دیدگاه اقتصادی است چون خانم‌های بیوه عموما ثروت دارند و در برگزاری مراسم عروسی کم‌توقع هستند. به همین خاطر این مسئله نقش مهمی در انتخاب این زن ها توسط پسرهای مجرد دارد.

گاهی پسرها تصمیم به انجام کاری می‌گیرند که تا به حال کسی در خانواده آن را انجام نداده است؛ مثلا با  خانمی که 10 سال از خودشان بزرگ‌تر است ازدواج می‌کنند تا سر زبان‌ها بیفتند. این مردها از اینکه همه با آنها مخالفت کنند و در نهایت با قدرت‌نمایی پیروز میدان شوند، لذت می‌برند. در این پسرها، فشار مضاعف خانواده و علاقه‌مند شدن به خانم مطلقه منجر به ازدواج می‌شود.   

 زنان بیوه برای شوهر جوان آزادی‌های بیشتری در نظر می‌گیرند که دختر جوان این کار را نمی‌کند. مردها دوست دارند آزاد باشند و زن‌های مطلقه عموما این امکان را به آنها می‌دهند. گاهی حتی حمایت مادرانه دارند و برای مردها تصمیم می‌گیرند. این میزان توجه بین یک خانم بیوه و یک مرد جوان بیشتر پیش می‌آید. این توجه‌ها به صورت غیرمستقیم و مادرانه است. خیلی از مردها برای زن‌های مطلقه بیشتر خرج می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد میزان مجادلات و چالش در بین یک خانم مطلقه و یک مرد جوان کمتر از یک زوج جوان است. در زوج‌هایی که هر دو جوان هستند، درگیری بیشتر است. اتفاقا در بین خانم‌های مطلقه و پسران  جوان، خانم نقش بیشتری در مدیریت زندگی دارد اما کاملا سیاستمدارانه!

هر خانم مطلقه‌ای قطعا حق انتخاب و ازدواج دارد اما چه بهتر که با فردی مثل خودش ازدواج کند.

 سن، نقش تجربه را بازی نمی‌کند. یک دختر 25 ساله با یک خانم مطلقه 25 ساله بسیار متفاوت هستند. نحوه نگهداری زندگی توسط زنی که تجربه قبلی دارد با یک دختر مجرد متفاوت است. همچنین ارتباط جنسی به طور معمول با زنی که قبلا تجربه داشته بهتر و لذت بیشتری دارد چون در بین روابط جنسی و عواطف، روابط جنسی نقش مهم‌تری را ایفا می‌کند.  

انسان به چیزهایی که از آن نهی می‌شود، بیشتر علاقه پیدا می‌کند. نقش پدر و مادرها در انتخاب به دلیل انتقادهایی که می‌کنند، همیشه منفی است. جملاتی مثل اینکه سن تو کمتر است، این خانم بچه دارد و... باعث می‌شود که پسرها بیشتر به این خانم‌ها علاقه‌مند شوند.

آینده چنین ازدواج‌هایی عموما ناکام خواهد بود چون پختگی بیش از حد زن هم گاهی خسته‌کننده است. مردها عموما دخترهای بانشاط و نمایشی را می‌پسندند و اگر هم به زنی مطلقه گرایش پیدا می‌کنند، حتما این ویژگی را دارد.

مشاوره قبل از ازدواج، پیشگیری برای یک انتخاب اشتباه است.