هنگامی که بین دو طرف یک معامله قراردادی بسته میشود، افراد می توانند علاوه بر تعهداتی که قانوناً با امضای قرارداد به عهده آنها گذاشته می شود، شرایطی را به عقد اضافه کنند که دو طرف ملتزم به رفتار بر اساس آن باشند.
با امضای عقدنامه ازدواج، مرد از لحاظ حقوقی مکلف به پرداخت مهریه و نفقه و زن مکلف به تمکین از مرد میشود. در کنار این موارد، برخی از امور زندگی زن وابسته به اجازه مرد میگردد. این موضوع میتواند در آینده مشکلاتی برای زن ایجاد کند. جهت جلوگیری از مشکلات احتمالی، برخی خانمها اقدام به درج شروط ضمن عقد ازدواج در عقدنامه می کنند.
مهم ترین شروط ضمن عقد ازدواج شامل وکالت در طلاق، حق تحصیل، حق اشتغال، حق خروج از کشور، حق حضانت فرزندان در صورت طلاق و حق تعیین مسکن است. از آنجا که عقدنامه یک سند حقوقی است، چگونگی تنظیم متن این شروط از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که هر واژه میتواند تغییری در مفهوم و حیطه اعمال شرط ایجاد کند یا حتی باعث باطل شدن آن شود.
لازم است بدانید شروط ضمن عقد ازدواج دو دسته هستند:
دسته اول شروط از پیش موجودی هستند که در تمام عقدنامهها موجود بوده و بدون نیاز به درخواست از دفتر ازدواج و طلاق، در سند نکاحیه به شکل تایپ شده وجود دارند.
دسته دوم شروط مازادی هستند که زوجین تمایل دارند بر شروط دیگر اضافه شده و حقوق دیگری را برای طرفین مشخص نمایند.
زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر میسازد.
زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر میکند.
زوج به زوجه، وکالت بلاعزل میدهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.
حق انتخاب مسکن و تعیین شهر یا محلی که زندگی مشترک در آنجا ادامه پیدا کند با زوجه خواهد بود.
زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق نمودند اولویت در حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با مادر خواهد بود، اعم از اینکه مجدداً ازدواج کند یا خیر.
زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر میدهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ـ اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات ـ به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه نماید.
در این خصوص باید توجه کرد که حق طلاق تحت هر شرایطی از حقوق مرد است و به هیچ طریقی نمیتوان این حق را از او سلب کرد یا به دیگری داد پس عبارت “دادن حق طلاق به زن” غلط است و باید از “دادن وکالت در طلاق به زن” حرف زد. یعنی زن از طرف مرد وکالت دارد که اجرای حق طلاق او را بخواهد.
بنابر این شرط، کلیه اموالی که زوجین پس از ازدواج به دست آوردهاند به نسبت مساوی بین آنها تقسیم میشود