آ م ا د ه س ا ز ی
شک‌هایی که عشق را نابود می‌کند

شک‌هایی که عشق را نابود می‌کند


 

آدم‌هایی كه راحت‌تر اعتماد می‌كنند شادتر، دوست داشتنی‌تر، صادق‌تر و با اخلاق‌تر از دیگران هستند .

از نظر علمی، یکی از پایه‌های عشق، تعهد است. تعهد در عشق یعنی تا زمانی که با تو هستم، کاری نمی‌کنم و حرفی نمی‌زنم که به تو ضربه و آسیب بزنم. قدیمی‌ترها بر این باور بوند که از نوک سر تا پا صداقت باید باشد الا در نوک زبان که باید حکمت باشد.

چگونه زنجیر اعتماد پاره می‌شود؟!

ممکن است اعتماد یکی از طرفین به دیگری به خاطر پنهان‌کاری‌های همسر درباره کمک مالی‌ای به خانواده‌اش کرده کم شود. در واقع فرم‌های متفاوتی از عدم اعتماد و سوءظن وجود دارد که می‌تواند زندگی زوج‌ها را از هم بپاشد. اگر در یک رابطه بدقولی، عدم وفا به عهد و دروغ دیده شود، بدگمانی و سوءظن بین طرفین اتفاق می‌افتد. وقتی هم شک و تردید باشد، به صورت مستقیم یا غیر‌مستقیم، در رفتار و گفتار فرد نمایان می‌شود و اثرات مخربی در روابط به جا می‌گذارد.

شک و تردید چه تاثیری بر روابط عاطفی دارد؟

شک و تردید در روابط عاطفی، بدترین نوع بی‌اعتمادی است و متاسفانه این روزها به‌صورت وارسی گوشی تلفن همراه، ایمیل، کنکاش طرف مقابل و... زیاد دیده می‌شود. گاهی این شک و بی‌اعتمادی به خاطر اشتباهی است که قبلا یکی از طرفین مرتکب آن شده. در این شرایط اگر فرد به دنبال جلب دوباره اعتماد باشد، باید این فرصت به او داده شود تا به‌تدریج زیربنای اعتماد از بین رفته را محکم‌تر بنا کند. البته باید در این راه صبور بود.

 

اما در برخی موارد بدون اینکه زن یا مرد مرتکب خطایی شده باشند، فقط کافی است که همسری جواب تلفن را ندهد و او تمایل به تصور بدترین سناریو در آن موقعیت کند که در حال خیانت به اوست. تصوری که مثل خوره به جان رابطه عاطفی زوجین می‌افتد. در چنین شرایطی نباید از این مساله غافل بود که ممکن یکی از طرفین، دارای ویژگی‌های شخصیتی باشد که نتواند اعتماد طرف مقابل را جلب یا حفظ اعتماد کند. در این موارد وجود اختلالات شخصیتی به خصوص شخصیت وسواسی و نمایشی یا ضعف‌های فردی بیشتر می‌تواند مطرح باشد.

کدام شخصیت‌ها بی‌اعتمادند!

شخصیت پارانوئید (بدبین): شخصیت پارانوئید نسبت به همه بی‌اعتماد و دچار شکاکیت است. این اختلال شخصیتی بیشتر در آقایان شایع است.

شخصیت ضداجتماعی: وضعیتی روانی است که در آن فرد هیچ اهمیتی به درست و غلط نمی‌دهد و احساسات و حقوق دیگران را نادیده می‌گیرد. دروغ جزء ویژگی‌های شخصیتی‌ آنهاست. هیچ احساس گناه یا ندامتی در برابر خیانتی که می‌کنند یا منجر به سلب اعتماد طرف مقابلشان می‌شوند، ندارند. اینگونه بیماران تقریبا هیچ‌وقت خودشان به دنبال درمان نیستند.

شخصیت مرزی: مبتلایان به این اختلالات شخصیتی برای جلب توجه، جبران اعتمادبه‌نفس پایین خود، دیده شدن و از تنهایی درآمدن، ممکن است دست به کارهایی بزنند که منجر به خدشه‌دار شدن اعتماد شود. با این حال برخلاف افراد مبتلا به شخصیت ضداجتماعی، خواهان درمان هستند و می‌خواهند اعتماد طرف مقابل را به دست بیاورند و قبول دارند که مشکلی در نوع رفتارهایشان است.

شخصیت نمایشی (هیستریک): به دنبال جلب توجه دیگران و خودنمایی هستند و در موقعیت‌هایی که کانون توجه نیست، احساس ناراحتی می‌کنند. این افراد نیز همانند شخصیت مرزی، با رفتارهایشان به حس اعتماد طرف مقابل لطمه می‌زنند. با این حال به دنبال درمان هستند و اغلب عنوان می‌کنند با آنکه طرف مقابل تلاش زیادی برای جلب اعتماد می‌کند ولی آنها نمی‌توانند آن را بپذیرند.

 

شخصیت وسواسی: این افراد همه چیز را تمام و کمال می‌خواهد و هیچ چیز ناقصی را نمی‌پذیرند. تمایل به کمال‌گرایی باعث می‌شود که مثلا آنها توقع داشته باشند اعتماد به بهترین نحو ممکن و آنطور که آنها می‌خواهند شکل بگیرد. در واقع سطح توقع آنها فراتر از واقعیت است.

 

شخصیت وابسته: شخصیت‌های وابسته در حد افراطی به دیگران وابسته‌اند. با آنکه بارها در زندگی زناشویی، به حس اعتمادشان لطمه خورده و زیر سوال رفته اما باز هم به علت ویژگی شخصیتی وابسته‌ای که دارند، دلشان نمی‌خواهد واقعیت را بپذیرند. آنها از ترس از دست دادن شریک زندگی همه توهین و تحقیرها را پذیرفته و درنهایت در یک رابطه بدون اعتماد باقی می‌مانند.

باید صحبت کنیم

یکی از مهم‌ترین فاکتورهای ساخت اعتماد بین طرفین اختصاص زمان بیشتری به صحبت در مورد شک‌ها و تردیدهاست. موضوعی که متاسفانه اصلا به آن اهمیت داده نمی‌شود و تلاشی در جهت اعتمادسازی صورت نمی‌گیرد. دختران و پسران در دوره آشنایی، خود واقعی‌شان نیستند. همین شناخت آنها از یکدیگر را دچار اشکال می‌کند. درحالی که از همان ابتدا باید درباره مسائلی که به آنها حساس هستند، با هم حرف بزنند و اگر حساسیت‌ها در حد اختلال است، قبل از ازدواج درصدد درمان باشند.