ملاکهای ازدواج موفق
بین رهبر و رهرو حداکثر 30 واحد تفاوت در هوش وجود دارد. در ازدواج حداکثر 15 واحد تفاوت سطح دانش شما.
دانش را به مفهوم کلی اش میگیرم یعنی علم هنر و فلسفه ؛ به معنی عام کلمه هم می گیرم نه به معنی علمی اش.
در ارتباط با هوش، مطالعات نشان می دهد که مساله رهبری بیشتر از سی واحد نمی تواند فاصله بین هوش رهبر و پیروانش باشد.
وگرنه گرفتاری پیدا می شود. در ازدواج پانزده درصد است.
بنابراین، اگر شما خیلی باهوشید که هستید چون اینجا تشریف دارید و او خیلی بیهوش است که نیامده اینجا به درد هم نمی خورید.
بعد هم مساله عقل است. می دانید باور بنده این است که شصت درصد مردم دنیا عقل ندارند. به همین جهت است که ایرانی ها باهوشهای کم عقل اند.
به همین جهت که مساله عقل مطرح است مطمئن باشید که، آن آدم حداقل یک سیستم استدلال در گفتگوهایش هست وگرنه گرفتار خواهید شد و شما راه خودتان می روید و او راه خودش رو و هیچ وقت هم نمیدانید چگونه می توانید مسایل خودتون را طرح کنید و حل کنید.
مسائل مالی را جدی بگیرید.
نگاه مشابه به پول. پول، نه تنها پولتون بلکه پول در آوردنتون و خرج کردنتون.
بگذارید راحتتون کنم بنده باورم این هست که، دو عاملی که هم اکنون در جهان زندگی های زناشویی را بر هم می زند یکی دخالت اطرافیان است و دیگری پول. اصلا هم حرف های عجیب و غریب ایرانی را نزنید که پول خوشبختی نمی آورد .
بنده همیشه عرض کردم پول خوشبختی نمی آورد، علم هم خوشبختی نمی آورد.
نصف دانشمندان بدبختند.
پول خوشبختی نمی آورد، قدرت هم خوشبختی نمی آورد. نود درصد بزرگان سیاست بدبختند.
بنابراین بازی در نیاورید. پول هنوز از هر عاملی بیشتر خوشبختی می آورد.
قبولش کنید.
مطالعات نشان می دهد هر که پول بیشتری دارد، خوشبخت تر است.
پول به هر که می دهید اوضاعش بهتر می شود.
با پول می شود بدبختی ها را فروخت. با پول همه کارهای خوب را بهتر می شود انجام داد.
خیلی پول فایده دارد. به علاوه شما اگر نظرتان این است، پولهایتون را به من بدهید.
شما خوش بخت باشید. بگذارید من بدبخت باشم.
بنابراین بازی در نیاورید و مسایل مالی را جدی بگیرید.
همینقدر که تو مرا دوست داشته باشی من می توانم زیر همین آسمان هم با تو زندگی کنم و … قربونتون برم من حالا یکی را پیدا کنید اینجوری باشه یه خانه اکی هم داشته باشد.
این را به این دلیل عرض می کنم که بنده فراوان از این پرت و پلا ها در کار روان درمانی شنیده ام، و می دانم که کار نمی کند و بعد هم کاملا می شود آشکار و پنهان دید.
چون پنهان است که چگونه آدم ها زندگی را بر هم می زنند به خاطر پول.
مساله پول مساله مهمی است دست کم نگیریدش. بعد هم یادتان باشد همه از صبح که بلند می شوند (بهتون بر نخورد) دنبال پول می روند. و بعد هم همه جا هم دارند از شما پول می گیرند.
معلمتان پول میگیرد. بنزین پول میگیرد. پزشکتان پول میگیرد… اما تنها مساله این نیست که پول دارد یا ندارد و شما پول دارید یا ندارید. مساله این است که نگاه تان به پول یکی باشد.
خرج کردنتان یکی باشد. وگرنه دمار از روزگار هم در می آورید.
بسیاری از خانواده ها هستند، که من وقتی بهشون میگم شما مشکل اقتصادی دارید قصدم این نیست که مشکل مالی دارید. نه پول دارند.
در خصوص نگه داشتنش خرج کردنش با هم دعوا دارند، تا آنجا می تواند مساله باشد که جان همدیگر را بالا می آورند.
شما می دانید یکی از چیزهایی به نظر من تنفر در خانم ها به وجود می آورد این است. یک درصد بالایی از ما مردم از اینکه نیازمند باشیم بسیار رنج می بریم و احساس بد میکنیم.
اولویت بندی در زندگی مشابه داشته باشید !
شما با کسی که می خواهید ازدواج کنید، مطمئن باشید که جدول ترجیهاتش مانند شماست.
مطالعاتی انجام دادند روی مردمان موفق و ناموفق در آمریکا و گفتند پنجاه چیز مهمتان را بنویسید. دیدند آدم های موفق و نا موفق، چهل و پنج تاشون مانند هم است.
اما تفاوتش این بود که در آدم های موفق، تحصیل، کار کردن، ورزش، روابط، تفریح، جز ده تای اولشان بود.
برای آدم های نا موفق این جز سی و پنج و چهل و چهل و دو بود و چون آدم ها روزی پانزده کار بیشتر انجام نمی دهند.
گروه اول هر روز کتابش را خوانده، هر روز کارش را کرده، گروه دوم پانزده سال است یک کتاب نخوانده، پانزده سال هم هست کار نکرده، اما باورش این است که انسان باید کتاب بخواند، کار بکند و ورزش بکند. برای اینکه جدول ترجیهات مهم است!
معلوم است شما با هر کس حرف بزنید، باهاش موافقید.
مهم این است که روز اول کار اولش است یا کار دومش
اگر با هم متفاوتید گرفتاریست . شما بگویید که تو اهل ورزشی؟ بله. ولی کجاست ورزش در زندگی تو.
هرروز است. هر وقت انشالله بیکار شدی است وقتی رفتیم سفر است یعد از اینکه بچه ها بزرگ شدن رفتن است.
خوب اینها مطالبش با هم متفاوت است. بنابراین جدول اولویت ها و ترجیهات بسیار اهمیت دارد.
"عشق بدترین راست ها را بازگو می کند" اگر در زندگیتون نمی توانید راست بگویید و راست بشنوید کارتون تمام است!
عشق بدترین راست ها را می گیرد، هضم میکند، جذب میکند و دفع میکند! یادتان باشد ما به دو دلیل اصلی دروغ می گوییم.
یکی اینکه آسیب کودکی خوردیم و به این نتیجه رسیدیم هر وقت از ما چیزی می پرسند باید فکر کنیم که چه باید بگوییم نه اینکه چه هست و دوم اینکه وحشت از تنبیه است یعنی علتش ترس است.
هر کسی که بترسد می تواند دروغ بگوید.
و بنابراین، اگر شکل راستگویی دارید و فکر می کنید باید پنهان کنید و سیاست داشته باشید تو زندگیتون از پا در می آیید.
در نتیجه، مواظب مساله راست گویی باشید.
ادامه دارد ...